در رسانه ها

«در ستايش مادر زمین»، یادداشتی از کیوان کسرایی درباره‌ی فیلم «مادر زمین»
22 ارديبهشت 1399

«در ستايش مادر زمین»، یادداشتی از کیوان کسرایی درباره‌ی فیلم «مادر زمین»

مستند «مادر زمين» را ديدم. ساخته‌ی خانم مهناز افضلی اثری بكر و به‌ شدت قابل تامل با حضور پررنگ و صميمی دو نفر «هايده شيرزادی» و همسر آلمانی‌اش «ادموند». فيلمی كه ميخ‌كوبت می‌كند. فيلمی كه كلاس درسی‌ست براي ما قاتلان زمين.
فيلمی كه عشق راستين به ايران و طبيعت افسون‌گرش از بندبندش می‌چكد.

مستندی تكان‌دهنده كه تحسين و تمجيد و اندوه و عشق و حسرت و درد دريغ و تاسف را همه با هم دارد.

تمجيد و ستايش زن شجاع گيلان‌غربی خان‌زاده‌ایی خاكي و نجيب دكتر هايده شيرزادي كه با اراده و سخت‌كوشی گيج‌كننده‌ایی با وجود كارشكنی‌ها و بی‌مهری‌های بسيار در كرمانشاه بزرگترين كارخانه بازيافت زباله را احداث كرد و هزاران هزار هكتار از زمين‌ها و كوه‌های ديار زاگرس زيبا را از نابودی مطلق نجات داد و در چهارده نقطه‌ی ديگر ايران نيز طرح‌اش را به اجرا گذاشت.

و تحسين مهندس ادموند، مهندسی كاربلد و چابک كه با هيجان و شوری غريب يک‌دم يار و همراهش را رها نمی‌كند، مردی باجذبه بی‌ذره‌ایی نخوت و غرور كه ساده‌تر از یک مرد ايلياتی كلهر لباس می‌پوشد و از فرط خسته‌گی در كارخانه بعد از خوردن ناهار با كارگران ظرف یک‌بار مصرف غذايش بالش زير سرش می‌شود.

و درد و دريغ و تاسف از اين‌كه ما اين‌همه سال چه مسئولان متكبر و منگ و بي‌خبر از محيط زيستی داشته‌ايم. و حسرت و اندوهی عميق، براي اين‌همه بی‌توجهی و نامهربانی ما ساكنان بی‌رحم زمين.

در فيلم و با ديدن حجم عظيم زباله‌ها و نتايج فاجعه بار دفن در زمين وحشت كردم. انسان اين موجود ملوس مليح چه موجود خطرناكی‌ست و چه بر سر طبيعت آورده است.

#توماس_هابز از فلاسفه‌ی عصر روشنگری معتقد بود در انسان عطشی سير‌ی‌ناپذير براي رسيدن به قدرت وجود دارد كه تا دم مرگ ارضا نخواهد شد و جمله معروف «انسان گرگ انسان است» را بيان می‌كند، به جمله‌ی هابز بزرگ بايد افزود
انسان‌هایی كه گرگ زمين نيز شده‌اند، زميني كه بر‌ آن می‌زی‌اند و نفس كشيدن‌شان به آن بسته است، انسان‌هایی كه بی‌رحمانه در تلاش برای‌ اثبات و گستراندن بيشتر و بيشتر جولان‌گاه‌های خويش متوسل به انواع و اقسام ترفندهای كثيف و خائنانه برای نابودی طبيعت و جنگل و چشمه و رود و كوه و دشت می‌شوند.

هستی دارد به زباله‌دانی بدل می‌شود، به سمت و سويي می‌رود كه كورسوی اميدي بر‌آن پرتو نمی‌افشاند.

آموزش و پرورش ما بايد از دكتر شيرزادی بخواهد، با آن ذهن خلاق و نوانديش جستجو‌گرش براي آموزش كودكان در دبستان‌ها طرح و ايده بدهد تا نگهداری از زمين، از خردسالی به شيوه‌ایی اصولی آموزش داده شود، كه بزرگی گفته است: "تربيت در خردسالی مانند نقش بر سنگ و در بزرگسالی مانند نقش بر آب است."

اميدوارم در جهان پساكرونا در شيوه‌ی رفتار خود با طبيعت طرحی نو درافكنيم، و با زمين آسيب‌ديده مهربان باشيم.

اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد/همه عمر زنده باشی به روان آدمیت!

سعدی

اين زمين تنها به ما تعلق ندارد،
آينده‌گانی هم هستند، آينده‌گانی كه بيشتر قدر شيرازدی‌ها و ادموندها را خواهند دانست.

بي شک نام دكتر شيرزادی و مهندس ادموند اين سمبل‌های تلاش و عشق و اراده، اين نيك‌سرشتان عاشق هستی، در تاريخ ثبت خواهد شد همان‌طور كه نام «تنزيگ نورگی» و «ادموند هيلاری» نخستين فاتحان اورست...

کیوان کسرایی